معرفی کتاب های تخصصی هنرهای تجسمی

کتاب "عکاس مینیمالیست"

کتاب
این کتاب، عکاسی را از دیدگاه مینیمالیستی مورد بررسی و مداقه قرار داده و اثبات می‌کند که گرفتن عکس‌های موفق و تأثیرگذار با تجهیزات ساده و ارزان‌قیمت امکان‌پذیر است.
يکشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۹
کد خبر :  ۳۷۴۳۸

 

این کتاب، عکاسی را از دیدگاه مینیمالیستی مورد بررسی و مداقه قرار داده و اثبات می‌کند که گرفتن عکس‌های موفق و تأثیرگذار با تجهیزات ساده و ارزان‌قیمت امکان‌پذیر است. فرایند مینیمالیستی، شناخت عکاس از هدف خود و دست‌یابی به آن را مهم شمرده و سپس بر انتخاب تجهیزات کارآمد، موضوع اصلی و رویکرد کلی برای رسیدن به اهداف تأکید می‌کند. عکاس مینیمالیست بر این باور است که اهمیت مغز و چشم به‌مراتب بیشتر از دوربین عکاسی است.

کریم متقی در بخشی از پیشگفتار این کتاب می‌نویسد: «در مراجعه به تاریخ هنر و عکاسی ملاحظه خواهیم کرد که تاثیرگذار‌ترین عکس‌ها مانند «مرگ سرباز جمهوری خواه» رابرت کاپا، «کودک گرسنه‌ی سودانی و لاشخوری در کمین» کوین کار‌تر، «اعدام ویت‌کنگی غیرنظامی در سایگون» ادی ادمز و… با ابزاری ساده تهیه شده‌اند و از سوی دیگر از تعدد عوامل و نشانه‌های بصری نیز در این عکس‌ها خبری نیست.

 آثار بجامانده بر دیوار غار‌ها و بدنه‌ی ظروف سفالین عهدهای پیشین ما را در سادگی این اشکال و همچنین سادگی ابزار خلق و تولیدشان به فکر وامیدارد؛ که بازنمایی تاثیرگذار یک شیء و رویداد چگونه با ایجاد چند خط و نقطه، توسط ابزاری ساده و دم‌دستی انجام گرفته‌است.

 طبیعی است که در ژانرهای متنوع عکاسی – معماری، پرتره، طبیعت، خیابانی، مستند و… – به ابزاری متفاوت نیازی خواهیم داشت و توفیق در تمام این زمینه‌ها تنها با یک دوربین SLR غیرممکن است. در خود عکس و بازنمایی رویداد‌ها و اشیاء نیز تعدد عوامل بصری، قوه‌ی تخیل عکاس و نهایتاً مخاطب را پراکنده خواهد ساخت.

 عکس‌های ساده و سرراست، با حداقل عوامل بصری، راه را برای خوانش آسان و موفق تصویر و نتیجه‌گیری مخاطب باز می‌گذارد. پر واضح است که شناخت از موضوع و تشخیص ابزار مورد نیاز و ایجاز در استفاده از نشانه‌ها و استعاره‌ها، مختصرگویی و مختصرنمایی، تخیل عکاس و نهایتاً درک مخاطب را هموار خواهد کرد.»

 همچنین در بخشی از مقدمه‌ی این کتاب به قلم استیو جانسون می‌خوانیم: «پس از کسب مهارت و تخصص در مورد لنزهای جدید و یادگیری برخی تکنیک‌ها، دوباره‌‌ همان سوال برایم پیش می‌آمد: «حالا چه؟». به تدریج به این نتیجه رسیدم که پاسخ این سوال در یادگیری تکنیک‌های بیشتر و افزایش دانش نیست، بلکه باید در مورد رابطه‌ام با عکاسی تجدیدنظر کنم.

 به‌طور خلاصه، دریافتم که باید به عکاسی‌ام فلسفه‌ای اضافه کنم و به صورت یک لوح سپید به آن ننگرم. اینجاست که فلسفه‌ی مینیمالیسم مطرح می‌شود. تعاریف متعددی برای فلسفه‌ی مینیمالیسم وجود دارند که محوریت تمامی آن‌ها ساده‌سازی و بهترین روش برای رسیدن به یک ایده است.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر